میشود، علاوه بر اجرتالمسمی، خسارت تاخیر تادیه آن را نیز در صورت مطالبه موجر، محاسبه و مورد حکم قرار میدهد. بر اساس ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی، در صورتی که دین، وجه رایج باشد، باید مورد مطالبه داین (طلبکار) قرار گیرد تا خسارت تاخیر تادیه به او تعلق گیرد. از آنجایی که اجرتالمسمی نیز وجه نقد است، مشمول این ماده میشود. اما در خصوص اجرتالمثل بحث متفاوت است.ماده ۴۹۴ قانون مدنی در این خصوص مقرر میکند: «عقد اجاره به محض انقضای مدت برطرف میشود و اگر پس از انقضای آن، مستأجر، عین مستأجره را بدون اذن مالک مدتی در تصرف خود نگاه دارد، موجر برای مدت مزبور مستحق اجرتالمثل خواهد بود؛ اگر چه مستأجر استیفای منفعت نکرده باشد و اگر با اجازه مالک در تصرف نگاه دارد وقتی باید اجرتالمثل بدهد که استیفای منفعت کرده باشد مگر این که مالک اجازه داده باشد که مجانا استفاده کند.» همانطور که ملاحظه میشود به موجب این ماده، مستاجر باید بلافاصله پس از انقضای مدت، مورد اجاره را تحویل موجر دهد و اگر پس از مدت اجاره، آن را مورد استفاده قرار دهد، در صورتی که بدون اجازه باشد، باید به موجر، اجرت المثل بدهد. این در حالی است که اگر با اذن موجر باشد، فقط در صورت استفاده از منفعت، باید اجرتالمثل بدهد. ماده ۳۳۷ قانون مدنی نیز در این خصوص اشعار میدارد: «هر گاه کسی بر حسب اذن صریح یا ضمنی، از مال غیر استیفای منفعت کند، صاحب مال مستحق اجرتالمثل خواهد بود؛ مگر اینکه معلوم شود که اذن در انتفاع، مجانی بوده است.» که در صورت مجانی بودن، طبیعتا مستحق چیزی نخواهد بود.
به اجرتالمثل، خسارت تاخیر تادیه تعلق نمیگیرد
اما از آنجایی که اجرتالمثل، خسارت محسوب میشود و وجه نقد نیست، به آن خسارت تاخیر تادیه تعلق نمیگیرد. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر روشن میشود که بدانیم ممکن است از زمان طرح دعوا تا زمان اجرای حکم مدت زیادی طول بکشد؛ در این صورت موجر متضرر خواهد شد. همچنین اجرتالمثل از تاریخ انقضای مدت اجاره به موجر تعلق میگیرد زیرا مطابق ماده ۳۳۷ قانون مدنی استفاده بلاجهت شده است.
اما نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که به طور حتم اجرتالمثل باید در دادخواست، از تاریخ انقضای مدت اجاره تا زمان تحویل ملک مورد مطالبه قرار گیرد. زیرا در دعاوی حقوقی، دادگاه تنها به چیزی که مورد مطالبه قرار گرفته است، رای میدهد و نمیتواند نسبت به آنچه مورد درخواست خواهان قرار نگرفته است، رای صادر کند. این موضوع به قاعده منع تحصیل دلیل معروف است که دلیل اصلی آن منع قاضی در خروج از بیطرفی است.
رسیدگی خارج از حدود درخواست خواهان مجاز نیست
به موجب ماده ۱۹۹ قانون فعلی آیین دادرسی مدنی، «در کلیه امور حقوقی، دادگاه علاوه بر رسیدگی به دلایل مورد استناد طرفین دعوا، هرگونه تحقیق یا اقدامی که برای کشف حقیقت لازم باشد، انجام خواهد داد.» این ماده اجازه تحصیل دلیل نمیدهد زیرا تنها اقدامهای لازم برای کشف حقیقت (در حدود دادخواست و درخواست خواهان) مجاز شناخته شده است.
چرا که ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی اشعار میدارد:«هیچ دادگاهی نمیتواند به دعوایی رسیدگی کند مگراینکه شخص یا اشخاص ذینفع یا وکیل یا قائممقام یا نماینده قانونی آنها رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست کرده باشند.» بنابراین رسیدگی خارج از حدود درخواست خواهان مجاز نیست. حالت دیگر اجاره ممکن است بر اساس روز یا ماه باشد و مدت به طور صریح بیان نشده باشد. ماده ۵۰۱ قانون مدنی در این خصوص مقرر میکند: «اگر در عقد اجاره، مدت به طور صریح ذکر نشده و مالالاجاره هم از قرار روز یا ماه یا سالی فلان مبلغ معین شده باشد، اجاره برای یک روز یا یک ماه یا یک سال صحیح خواهد بود و اگر مستأجر، عین مستأجره را بیش از مدتهای مزبوره در تصرف خود نگاه دارد و موجر هم تخلیه ید او را نخواهد، موجر به موجب مراضات حاصله برای بقیه مدت و به نسبت زمان تصرف، مستحق اجرت مقرر بین طرفین خواهد بود.» بنابراین اگر اجاره به این نحو منعقد شده باشد با پایان مدت یک روزه، یک ماهه و … اجاره تمدید میشود و موجر مستحق اجرتالمسمی است و نه اجرتالمثل و میتواند خسارات تاخیر تادیه را هم مطابق آنچه بیان شد دریافت کند.